دو نقطه ضعف در مجالس عزادارى!
✍استاد متفکر #شهید_مطهری
یکى از نقاط ضعف این است که معمولًا، هم صاحبان مجالس و هم مستمعین آن چیزى را که مىخواهند ازدحام جمعیت است.
اگر جمعیت ازدحام بکند راضى است، اگر جمعیت ازدحام نکند راضى نیست. این، نقطه ضعف است. این جلسات که براى این نیست که جمعیت ازدحام بکند یا نه! مگر ما مىخواهیم سان بدهیم؟ مگر ما مىخواهیم رژه برویم؟ هدف چیز دیگرى است. هدف آشنا شدن با حقایق و مبارزه کردن با تحریفات است.
شما به طور فطرى از خود میپرسید براى چه در دنیا آمدهایم، براى چه درس بخوانیم؟ و صدها سؤال از اینگونه دارید. این چراها وقتى مطرح است که مطلوب شما که آرامش است توسط کارهایى که به آن دست میزنید به دست نیامده است، و لذا میگوئید چرا این کار را کردم و یا چرا آن کار را نکردم، چون از طریق آن کارها به آرامش مطلوب دست نیافته اید، میگوئید من از این کلاس خسته شدم، چون آن آرامش حقیقى که با حضور در این کلاس میطلبیدید حاصل نشد، هرچند در ظاهرِ امر برنامهها طورى خود را مىنمایانند که آن آرامشى که به دنبال آن هستیم در آنها موجود است. ولى در بسیارى موارد وقتى وارد آنها میشویم می یابیم که اینچنین نیست.
ادامه مطلبیکی از مهم ترین صفات پروردگار، صفت عدل است. اهمیت این صفت الهی تا آنجاست که متکلمین و فلاسفه اسلامی هنگامی که میخواهند از ویژگی های خداوند(قدرت، علم، اراده و .) سخن به میان آورند و آن ها را مورد بررسی قرار دهند، بحثی معمولا عمیق و سنگین میکنند که مردم عادی چیزی از آن متوجه نمیشوند؛ ولی مسائل عدل مورد توجه همه مردم اعم از دانشمند دینی و عادی است. از این روست که شیعه اصل دوم دین را «عدل» میداند(البته تنها دلیل این نیست).
ادامه مطلبغم عصر جمعه
بعضى مواقع در عصر روزهاى جمعه احساس کسالت و افسردگى مىکنید زیرا در عصرهاى جمعه از یک طرف راه انس با عالم غیب بیشتر فراهم است و روح ما آن را احساس مىکند و از طرف دیگر از آن غافلیم و خود را مشغول زندگى دنیایى کرده ایم. به طورى که روح از یک طرف احساس مىکند باید در عالم دیگرى به سر ببرد و دلش در حال و هواى آنجاست ولى از طرف دیگر ما آن را مشغول بازى هاى دنیایى کرده ایم و در نتیجه از جاى اصلى اش که حضور در عالم غیب است محروم شده است.
ادامه مطلبباید برای معارف دینی و توصیههایی که در ذهنمان داریم یک نظام پیدا کنیم.
انسان هایى که افق شخصیت شان را شهوت پر کرده است به هیچ وجه آینده نگر نیستند، حتى آینده ى دنیایى شان را هم نمى توانند درست تجزیه و تحلیل کنند، عموماً گرفتار آینده نگرى هاى وَهمى هستند. یک خانم بدحجاب که زیبایى هاى خود را به نامحرمان مى نمایاند مى فهمد به طور طبیعى همسرش به او بدبین مى شود، ولى نمى تواند رابطه ى این خود نمودن ها را به دعواى با همسر و طلاقى که پیش مى آید ربط دهد، به این معنى که نمى تواند آینده اى را که با این خودنمودن ها در پیش است به کار هاى امروزى خود وصل نماید.
ادامه مطلببدن وسیله اى براى استکمال روح است. حال اگر این وسیله دیگر براى روح قابل استفاده نباشد، روح از آن منصرف مى شود. این نوع انصرافِ روح از بدن به صورت «مرگ» ظاهر مى شود، حال به دو شکل روح از بدن منصرف مى شود و آن را ترک مى کند، یکى به این صورت که روح دیگر نیاز به بدن نداشته باشد و در آن حدّ که لازم بوده از بدن خود استفاده کرده باشد، مثل پیرمرد یا پیرزنى که قلبش از کار مى افتد، حال اگر قلبش را تحریک کنید و شوک دهید، کلیه اش یارى نمى کند و از کار مى افتد و اگر کلیه را مدد کنید، عضو دیگرى شروع به ناسازگارى مى کند، چون روح یا نفسِ او به صورت تکوینى مى خواهد از بدن منصرف شود و این انصراف از یک عضوى شروع مى گردد. نوع دیگرِ انصرافِ نفس از بدن به علت مشکلى است که براى بدن پیش مى آید، مثل نقصانى که در حوادث رانندگى و یا در حوادث غیرطبیعى دیگر براى بدن انسان پیش مى آید، در این حالت هم اگر بدن طورى خراب شد که براى روح قابل استفاده نبود، روح از بدن منصرف مى شود.
ادامه مطلبنیاز ما به خدا بسیار بیشتر از حد تصور ماست. نیاز ما به خدا بسیار بیشتر از نیاز نوزاد به مادر و نیاز ماهی به آب است. اگر میبینید میتوانیم بدون خدا زندگی کنیم، برای آن است که خدا با امر تکوینی خود ما را موقتاً زنده نگه میدارد و الّا هرکسی در عالم لحظهای بدون خدا باشد، از بین میرود.
«بیان معنوی»
در این دنیا مهمترین راز لذت بردن و افزایش خوشی، پذیرش محدودیتهاست و عدم پذیرش محدودیتهای معقول، نتیجهای جز کاهش لذت و خوشی ندارد. ایجاد محدودیت معقول برای نگاه و خودنمایی، برای خوردن و آشامیدن، برای گفتن و شنیدن، برای ارتباط و عشق ورزیدن و.، موجب نشاط روح و لذت جسم انسان میشود.
«بیان معنوی»
درباره این سایت